معنی فارسی consortism
B2کنسرتیسم، گروهی از افراد یا سازمانهایی که برای یک هدف مشترک گرد هم آمدهاند.
A collective of individuals or organizations collaborating towards a common goal.
- NOUN
example
معنی(example):
کنسرسیوم بر روی ابتکارات توسعه پایدار تمرکز کرد.
مثال:
The consortism focused on sustainable development initiatives.
معنی(example):
آنها به یک کنسرسیوم ملحق شدند تا برنامههای تبادل فرهنگی خود را گسترش دهند.
مثال:
They joined a consortism to enhance their cultural exchange programs.
معنی فارسی کلمه consortism
:
کنسرتیسم، گروهی از افراد یا سازمانهایی که برای یک هدف مشترک گرد هم آمدهاند.