معنی فارسی consortion

B2

کنسرسیوم، گروهی از افراد یا سازمان‌ها که برای هدفی خاص با هم همکاری می‌کنند.

An association or union of groups or organizations formed for a specific purpose.

example
معنی(example):

کنسرسیوم برای مقابله با مسائل منطقه‌ای به صورت مشترک تشکیل شده است.

مثال:

The consortion was formed to tackle the regional issues together.

معنی(example):

یک کنسرسیوم از کسب‌وکارهای محلی از جشنواره حمایت کرد.

مثال:

A consortion of local businesses provided support for the festival.

معنی فارسی کلمه consortion

: معنی consortion به فارسی

کنسرسیوم، گروهی از افراد یا سازمان‌ها که برای هدفی خاص با هم همکاری می‌کنند.