معنی فارسی conspecifics

B1

شامل یک گروه از موجودات زنده که از یک گونه هستند و معمولاً در بررسی‌های علمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

Members of the same species that share the same physical or behavioral characteristics.

noun
معنی(noun):

An organism belonging to the same species as another.

example
معنی(example):

دانشمند رفتار هم‌نوعان را در این گونه مطالعه کرد.

مثال:

The scientist studied the behavior of conspecifics in the species.

معنی(example):

هم‌نوعان معمولاً در زیستگاه طبیعی خود با یکدیگر تعامل دارند.

مثال:

Conspecifics often interact in their natural habitat.

معنی فارسی کلمه conspecifics

: معنی conspecifics به فارسی

شامل یک گروه از موجودات زنده که از یک گونه هستند و معمولاً در بررسی‌های علمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.