معنی فارسی constantine
B1کنستانتین، نام یکی از حاکمان سدههای گذشته که تأثیرات زیادی داشت.
A historical figure noted for significant influence and leadership in ancient history.
- NOUN
example
معنی(example):
کنستانتین یک حاکم تأثیرگذار در دوران باستان بود.
مثال:
Constantine was an influential ruler in ancient times.
معنی(example):
شهر کنستانتین به خاطر تاریخ غنیاش معروف است.
مثال:
The city of Constantine is known for its rich history.
معنی فارسی کلمه constantine
:
کنستانتین، نام یکی از حاکمان سدههای گذشته که تأثیرات زیادی داشت.