معنی فارسی constitutionary
B2مربوط به قوانین اساسی و اصول حاکم بر یک کشور.
Relating to or constituting a constitution.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات قانون اساسی سال آینده به اجرا درخواهد آمد.
مثال:
The constitutionary amendments will take effect next year.
معنی(example):
یک چارچوب قانونی برای هر دموکراسی بسیار مهم است.
مثال:
A constitutionary framework is vital for any democracy.
معنی فارسی کلمه constitutionary
:
مربوط به قوانین اساسی و اصول حاکم بر یک کشور.