معنی فارسی constructibility
C1قابلیت ساخت، به آسانی و کارآمدی که یک پروژه میتواند ساخته شود اشاره دارد.
The ease or efficiency with which a project can be constructed.
- NOUN
example
معنی(example):
معمار قبل از نهایی کردن طراحی به قابلیت ساخت توجه کرد.
مثال:
The architect considered constructibility before finalizing the design.
معنی(example):
قابلیت ساخت بالا میتواند به کاهش هزینهها منجر شود.
مثال:
High constructibility can lead to reduced costs.
معنی فارسی کلمه constructibility
:
قابلیت ساخت، به آسانی و کارآمدی که یک پروژه میتواند ساخته شود اشاره دارد.