معنی فارسی constructible

B1

قابل ساخت، به هر چیزی اشاره دارد که می تواند ساخته شود.

Able to be constructed or built.

example
معنی(example):

این زمین قابل ساخت است و اجازه توسعه آینده را می‌دهد.

مثال:

This land is constructible, allowing for future development.

معنی(example):

همه مناطق به دلیل قوانین قابل ساخت تلقی نمی‌شوند.

مثال:

Not all areas are deemed constructible due to regulations.

معنی فارسی کلمه constructible

: معنی constructible به فارسی

قابل ساخت، به هر چیزی اشاره دارد که می تواند ساخته شود.