معنی فارسی constructorship

B1

ساخت‌وساز، مسئولیت و مهارت‌های مربوط به مدیریت و اجرایی پروژه‌های ساختمانی.

The position or role pertaining to the construction of structures.

example
معنی(example):

او به دلیل مهارتش در ساخت‌وساز شهرتی کسب کرد.

مثال:

He earned a reputation for his skill in constructorship.

معنی(example):

مدیریت ساخت‌وساز به مهارت‌های فنی و مدیریتی نیاز دارد.

مثال:

Constructorship requires both technical and managerial skills.

معنی فارسی کلمه constructorship

: معنی constructorship به فارسی

ساخت‌وساز، مسئولیت و مهارت‌های مربوط به مدیریت و اجرایی پروژه‌های ساختمانی.