معنی فارسی consular

B2

کنسولی، مربوط به وظایف یا فعالیت‌های کنسول و نمایندگی‌های دولتی در خارج از کشور.

Relating to the duties or activities of a consul and their official representatives abroad.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to a consul, or the office thereof.

مثال:

If this is a consular ship, where is the ambassador?

example
معنی(example):

خدمات کنسولی به شهروندان مقیم در خارج از کشور کمک می‌کنند.

مثال:

The consular services help citizens living abroad.

معنی(example):

او در یک دفتر کنسولی کار می‌کند و به درخواست‌های ویزا کمک می‌کند.

مثال:

She works in a consular office and assists with visas.

معنی فارسی کلمه consular

: معنی consular به فارسی

کنسولی، مربوط به وظایف یا فعالیت‌های کنسول و نمایندگی‌های دولتی در خارج از کشور.