معنی فارسی consumingness

B1

سطحی از شدت و عمق که در آن چیزی، احساسات یا توجهات را کاملاً تحت تأثیر قرار می‌دهد.

The level of intensity and depth at which something completely impacts feelings or attentions.

example
معنی(example):

شدت علاقه آنان مشهود بود.

مثال:

The consumingness of their passion was evident.

معنی(example):

علاقه شدید او به کمال او را به جلو می‌برد.

مثال:

His consumingness for perfection drives him.

معنی فارسی کلمه consumingness

: معنی consumingness به فارسی

سطحی از شدت و عمق که در آن چیزی، احساسات یا توجهات را کاملاً تحت تأثیر قرار می‌دهد.