معنی فارسی contagia
B1به معنای عفونی و قادر به انتقال دادن به دیگران.
To be capable of being transmitted or spread to others.
- VERB
example
معنی(example):
مقامات تایید کردند که بیماری به سرعت منتقل میشود.
مثال:
The authorities confirmed that the disease contagiа quickly.
معنی(example):
مدیریت چگونگی انتقال ویروس در جوامع بسیار حائز اهمیت است.
مثال:
It is crucial to manage how the virus contagiа in communities.
معنی فارسی کلمه contagia
:
به معنای عفونی و قادر به انتقال دادن به دیگران.