معنی فارسی containable
B1قابل نگهداری، به معنای اینکه چیزی میتواند در یک مکان خاص قرار گیرد یا در محدودهای معین جمعآوری شود.
Capable of being contained or held within a specific space.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقلام در محدوده مشخص شده قابل نگهداری هستند.
مثال:
The items are containable within the designated area.
معنی(example):
این جعبه به گونهای طراحی شده است که برای ذخیرهسازی آسان قابل نگهداری باشد.
مثال:
This box is designed to be containable for easy storage.
معنی فارسی کلمه containable
:
قابل نگهداری، به معنای اینکه چیزی میتواند در یک مکان خاص قرار گیرد یا در محدودهای معین جمعآوری شود.