معنی فارسی contam
B2آلوده کردن به معنی ناپاک کردن و مختل کردن کیفیت یک ماده است.
To make something impure or unclean by contact.
- VERB
example
معنی(example):
باید اطمینان حاصل کنیم که منبع آب ما آلوده نشود.
مثال:
We must ensure our water supply does not contaminate.
معنی(example):
این کارخانه به دلیل آلوده کردن رودخانه جریمه شد.
مثال:
The factory was fined for contaminating the river.
معنی فارسی کلمه contam
:
آلوده کردن به معنی ناپاک کردن و مختل کردن کیفیت یک ماده است.