معنی فارسی contemporizing

B1

فعل حال استمراری 'به روز کردن' که به معنای در حال انجام عمل مدرن کردن است.

The present participle of contemporize; the ongoing process of making something contemporary.

example
معنی(example):

این برند مد در حال به روز کردن طراحی‌های خود است تا مشتریان جوان را جذب کند.

مثال:

The fashion brand is contemporizing its designs to attract young customers.

معنی(example):

آنها در حال به روز کردن نمایشگاه‌های موزه هستند تا بازدیدکنندگان جدید را سرگرم کنند.

مثال:

They are contemporizing the museum exhibits to engage new visitors.

معنی فارسی کلمه contemporizing

: معنی contemporizing به فارسی

فعل حال استمراری 'به روز کردن' که به معنای در حال انجام عمل مدرن کردن است.