معنی فارسی contentedly
B1با رضایت، به معنای حالت خوشی و شادمانی از وضعیت یا انجام کاری است.
In a state of satisfaction or happiness.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a contented manner.
example
معنی(example):
او بعد از پایان دادن به وعده غذاییاش با رضایت لبخند زد.
مثال:
She smiled contentedly after finishing her meal.
معنی(example):
سگ با رضایت در آفتاب دراز کشیده بود.
مثال:
The dog lay contentedly in the sun.
معنی فارسی کلمه contentedly
:
با رضایت، به معنای حالت خوشی و شادمانی از وضعیت یا انجام کاری است.