معنی فارسی conterminous
B2هم‌مرز، صفتی است که به اشاره به نواحی یا مناطق جغرافیایی که با یکدیگر مرز مشترک دارند.
Sharing a common boundary; adjoining.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Meeting end to end or at the ends.
معنی(adjective):
Having matching boundaries; or, adjoining and sharing a boundary.
مثال:
New York's borough of Brooklyn and Kings County are conterminous.
معنی(adjective):
Having the same scope, range of meaning, or extent in time.
معنی(adjective):
Said of linked or related property leases that expire together.
example
معنی(example):
ایالات متحده و کانادا کشورهای هم‌مرز هستند.
مثال:
The United States and Canada are conterminous countries.
معنی(example):
ایالت‌های هم‌مرز بدون هیچ شکاف یا فاصله‌ای مرز مشترکی دارند.
مثال:
Conterminous states share a boundary without any gaps.
معنی فارسی کلمه conterminous
:
هم‌مرز، صفتی است که به اشاره به نواحی یا مناطق جغرافیایی که با یکدیگر مرز مشترک دارند.
