معنی فارسی contextive
B2مربوط به زمینه، به کارهایی اشاره دارد که با توجه به بافت و محیط انجام میشوند.
Relating to or determined by the context in which something occurs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد مربوط به زمینهاش به روشن شدن سوءتفاهمها کمک کرد.
مثال:
His contextive approach helped clarify misunderstandings.
معنی(example):
تحلیل مربوط به زمینه بینشهای عمیقتری را در متن ارائه داد.
مثال:
The contextive analysis provided deeper insights into the text.
معنی فارسی کلمه contextive
:
مربوط به زمینه، به کارهایی اشاره دارد که با توجه به بافت و محیط انجام میشوند.