معنی فارسی contextural
B2مربوط به زمینه، به ویژگی‌ها و جزئیات مربوط به موقعیت و محیط اشاره دارد.
Relating to the context; describing aspects that influence understanding or interpretation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عناصر مربوط به زمینه روایت، داستان را غنی‌تر کرد.
مثال:
The contextural elements of the narrative enriched the story.
معنی(example):
او بر عوامل مربوط به زمینه هنگام تجزیه و تحلیل اثر هنری تمرکز کرد.
مثال:
She focused on contextural factors when analyzing the artwork.
معنی فارسی کلمه contextural
:
مربوط به زمینه، به ویژگی‌ها و جزئیات مربوط به موقعیت و محیط اشاره دارد.
