معنی فارسی contextualise
B2به معنای قرار دادن یک مفهوم یا ایده در زمینه خاص خود.
To place something in context.
- verb
verb
معنی(verb):
To place something or someone in a particular context.
example
معنی(example):
شما باید استدلالها را در مقالهتان در بافت قرار دهید.
مثال:
You need to contextualise the arguments in your essay.
معنی(example):
معلمان معمولاً به دانشآموزان کمک میکنند تا یادگیری خود را در بافت قرار دهند.
مثال:
Teachers often help students contextualise their learning.
معنی فارسی کلمه contextualise
:
به معنای قرار دادن یک مفهوم یا ایده در زمینه خاص خود.