معنی فارسی contorniates

B1

کانتورنیاته‌ها، به آثار هنری اشاره دارد که در سبک و جزئیات خود تفاوت دارند.

Referring to art pieces that vary in style and details.

example
معنی(example):

این نمایشگاه چندین کانتورنیاته از هنرمندان مختلف را به نمایش گذاشت.

مثال:

The exhibit featured several contorniates from different artists.

معنی(example):

کانتورنیاته‌ها می‌توانند در سبک و تم متفاوت باشند.

مثال:

Contorniates can vary in style and theme.

معنی فارسی کلمه contorniates

: معنی contorniates به فارسی

کانتورنیاته‌ها، به آثار هنری اشاره دارد که در سبک و جزئیات خود تفاوت دارند.