معنی فارسی contortionist
B1کنتورشنست، شخصی که در فنون انعطاف‌پذیری فوق‌العاده مهارت دارد و می‌تواند بدن خود را در حالاتی غیرمعمول قرار دهد.
An artist who demonstrates extraordinary flexibility, performing feats of bending and twisting the body.
- noun
noun
معنی(noun):
An acrobat who is capable of twisting his or her body into unusual positions.
معنی(noun):
One who twists words and phrases.
example
معنی(example):
یک کنتورشنست می‌تواند بدن خود را به روش‌های شگفت‌انگیزی خم کند.
مثال:
A contortionist can bend their body in amazing ways.
معنی(example):
در نمایش‌های سیرک، کنتورشنست‌ها تماشاگران را شگفت‌زده می‌کنند.
مثال:
In circus performances, contortionists astound the audience.
معنی فارسی کلمه contortionist
:
کنتورشنست، شخصی که در فنون انعطاف‌پذیری فوق‌العاده مهارت دارد و می‌تواند بدن خود را در حالاتی غیرمعمول قرار دهد.
