معنی فارسی contractibility
B1به کیفیت یا قابلیت انقباض اشاره دارد، به ویژه در علوم زیستی و فیزیکی.
The quality or property of being able to contract.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت انقباض عضله بر عملکرد آن تأثیر میگذارد.
مثال:
The contractibility of the muscle affects its function.
معنی(example):
محققان قابلیت انقباض مواد مختلف را مورد بررسی قرار میدهند.
مثال:
Researchers study the contractibility of different materials.
معنی فارسی کلمه contractibility
:
به کیفیت یا قابلیت انقباض اشاره دارد، به ویژه در علوم زیستی و فیزیکی.