معنی فارسی contradiscriminate
B2متناقض گرایی به معنای جلوگیری از تبعیض غیرمنصفانه است.
To take action against unjust discrimination.
- VERB
example
معنی(example):
قانون به گونهای طراحی شده است که علیه شیوههای ناعادلانه متناقض عمل کند.
مثال:
The law is designed to contradiscriminate against unfair practices.
معنی(example):
باید با تمام اشکال تبعیض به طور متناقض برخورد کنیم.
مثال:
We must contradiscriminate all forms of discrimination.
معنی فارسی کلمه contradiscriminate
:
متناقض گرایی به معنای جلوگیری از تبعیض غیرمنصفانه است.