معنی فارسی contragredient
B1نیروهای تقابل به نیروهایی اطلاق میشود که در راستای مخالف یکدیگر عمل میکنند.
Forces that act in direct opposition to one another.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نیروهای تقابل برای تثبیت سازه عمل کردند.
مثال:
The contragredient forces acted to stabilize the structure.
معنی(example):
درک دینامیکهای تقابل در مهندسی بسیار مهم است.
مثال:
Understanding contragredient dynamics is crucial in engineering.
معنی فارسی کلمه contragredient
:
نیروهای تقابل به نیروهایی اطلاق میشود که در راستای مخالف یکدیگر عمل میکنند.