معنی فارسی contrapositive
B2متضاد منطقی، بیانیهای که در منطق قابل استفاده است و برای درک بهتر و اثبات نظریهها به کار میرود.
A form of a statement used in logical reasoning that is true if the original statement is true.
- NOUN
example
معنی(example):
هر متضاد منطقی همان مقادیر صدق را مانند اصل تولید میکند.
مثال:
Each contrapositive yields the same truth values as the original.
معنی(example):
ریاضیدانان معمولاً از متضاد منطقی برای اثبات قضایا استفاده میکنند.
مثال:
Mathematicians often use contrapositive to prove theorems.
معنی فارسی کلمه contrapositive
:
متضاد منطقی، بیانیهای که در منطق قابل استفاده است و برای درک بهتر و اثبات نظریهها به کار میرود.