معنی فارسی contraster
B1شخص یا چیزی که دو یا چند مورد را در برابر یکدیگر مقایسه میکند.
One who contrasts; a person or thing that compares two or more elements.
- NOUN
example
معنی(example):
معلم از یک مقایسهگر خواست تا به روشن کردن نکته کمک کند.
مثال:
The teacher asked for a contraster to help illustrate the point.
معنی(example):
یک مقایسهگر در هنر تفاوتهای بین سبکها را نشان میدهد.
مثال:
A contraster in art shows differences between styles.
معنی فارسی کلمه contraster
:
شخص یا چیزی که دو یا چند مورد را در برابر یکدیگر مقایسه میکند.