معنی فارسی contravallation

C1

دیوار حفاظتی، سازه‌ای که برای محافظت از یک مکان در برابر خطرات خارجی ساخته می‌شود.

A defensive work or earthwork constructed around a fortification.

example
معنی(example):

شهر باستانی توسط یک دیوار حفاظتی ساخته شده توسط ارتش محافظت می‌شد.

مثال:

The ancient city was protected by a contravallation built by the army.

معنی(example):

آنها یک دیوار حفاظتی برای دفاع در برابر حملات احتمالی ساختند.

مثال:

They constructed a contravallation to defend against potential invasions.

معنی فارسی کلمه contravallation

: معنی contravallation به فارسی

دیوار حفاظتی، سازه‌ای که برای محافظت از یک مکان در برابر خطرات خارجی ساخته می‌شود.