معنی فارسی contused
B2کبود شده، به منطقهای گفته میشود که به خاطر آسیب دیدگی دچار آسیب و تغییر رنگ شده است.
Affected by bruising; a term used to describe an area that has been injured or harmed, typically resulting in discoloration.
- verb
verb
معنی(verb):
To injure without breaking the skin; to bruise.
example
معنی(example):
بعد از سقوط، او احساس کبودی و درد در سرتاسر بدنش کرد.
مثال:
After the fall, he felt contused and sore all over.
معنی(example):
ناحیه کبود شده در بازوی او به رنگ بنفش تغییر کرد.
مثال:
The contused area on his arm turned a shade of purple.
معنی فارسی کلمه contused
:
کبود شده، به منطقهای گفته میشود که به خاطر آسیب دیدگی دچار آسیب و تغییر رنگ شده است.