معنی فارسی contuses
B1کبود کردن، به معنی آسیب زدن به ناحیهای از بدن که منجر به کبودی میشود. معمولاً در ورزشها رخ میدهد.
To bruise or cause a contusion to an area of the body, often resulting from physical impact or collision.
- verb
verb
معنی(verb):
To injure without breaking the skin; to bruise.
example
معنی(example):
او اغلب در حین بازی فوتبال زانوهایش را کبود میکند.
مثال:
She often contuses her knees while playing soccer.
معنی(example):
کبودشدگیها میتواند در ورزشهای تماسی زمانی که بازیکنان سقوط یا برخورد میکنند، اتفاق بیفتد.
مثال:
Contuses can occur in contact sports when players fall or collide.
معنی فارسی کلمه contuses
:
کبود کردن، به معنی آسیب زدن به ناحیهای از بدن که منجر به کبودی میشود. معمولاً در ورزشها رخ میدهد.