معنی فارسی conusant

B1

آشنا، کسی که به موضوعی یا مطلبی آشنا است.

Someone who is knowledgeable about a particular subject or field.

example
معنی(example):

او با آخرین روندهای فناوری آشناست.

مثال:

He is a conusant of the latest technological trends.

معنی(example):

به عنوان یک آشنا، او همیشه می‌داند چه اتفاقاتی در صنعت می‌افتد.

مثال:

As a conusant, she always knows what is happening in the industry.

معنی فارسی کلمه conusant

: معنی conusant به فارسی

آشنا، کسی که به موضوعی یا مطلبی آشنا است.