معنی فارسی conusee

B1

مشتری، کسی که از خدمات یا محصولی استفاده می‌کند.

A person who receives or benefits from something, especially services.

example
معنی(example):

مشتری نظرات خود را در طول بحث بیان کرد.

مثال:

The conusee expressed their opinions during the discussion.

معنی(example):

به عنوان یک مشتری، بازخورد آنها برای ما ارزشمند است.

مثال:

As a conusee, their feedback is valuable to us.

معنی فارسی کلمه conusee

: معنی conusee به فارسی

مشتری، کسی که از خدمات یا محصولی استفاده می‌کند.