معنی فارسی convallariaceous
B2مربوط به خانواده کنوالاریاسیه از گیاهان گیاهان گلدار.
Relating to the Convallariaceae family of flowering plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان کنوالاریاسیه اغلب در جنگلهای مرطوب یافت میشوند.
مثال:
The convallariaceous plants are often found in moist woodlands.
معنی(example):
بسیاری از گونههای کنوالاریاسیه دارای خواص دارویی هستند.
مثال:
Many convallariaceous species have medicinal properties.
معنی فارسی کلمه convallariaceous
:
مربوط به خانواده کنوالاریاسیه از گیاهان گیاهان گلدار.