معنی فارسی conventionism
B1رسمگرایی، تمایل به پیروی از رویکردهای متعارف و دیرینه.
The belief in or adherence to traditional conventions.
- NOUN
example
معنی(example):
رسمگرایی میتواند بیان خلاقانه را در هنر و فرهنگ محدود کند.
مثال:
Conventionism can limit creative expression in art and culture.
معنی(example):
برخی هنرمندان برخلاف رسمگرایی به نوآوری روی میآورند.
مثال:
Some artists reject conventionism in favor of innovation.
معنی فارسی کلمه conventionism
:
رسمگرایی، تمایل به پیروی از رویکردهای متعارف و دیرینه.