معنی فارسی conversible

B1

دارای قابلیت گفتگو یا در نظر گرفتن نظرات متفاوت در مورد یک موضوع.

Having the quality of being open to discussion or considering different opinions on a topic.

example
معنی(example):

این موضوع قابل گفتگو است و اجازه دیدگاه‌های مختلف را می‌دهد.

مثال:

The topic is conversible, allowing for different viewpoints.

معنی(example):

آنها در طول مباحثه‌ها متوجه شدند که این مسئله قابل گفتگو است.

مثال:

They found the issue to be conversible during the debates.

معنی فارسی کلمه conversible

: معنی conversible به فارسی

دارای قابلیت گفتگو یا در نظر گرفتن نظرات متفاوت در مورد یک موضوع.