معنی فارسی conversional

B1

تبدیلی، مربوط به روش‌هایی که در آنها تغییر یا تبدیل انجام می‌شود و به تبادل اطلاعات و ایده‌ها کمک می‌کند.

Relating to the act of converting or transformation, especially in communication or techniques.

example
معنی(example):

معلم روش‌های تبدیلی برای تدریس ریاضی ارائه داد.

مثال:

The teacher provided conversional methods for teaching math.

معنی(example):

او بر روی رویکردهای تبدیلی برای تقویت بحث‌ها تمرکز کرد.

مثال:

He focused on conversional approaches to enhance discussions.

معنی فارسی کلمه conversional

: معنی conversional به فارسی

تبدیلی، مربوط به روش‌هایی که در آنها تغییر یا تبدیل انجام می‌شود و به تبادل اطلاعات و ایده‌ها کمک می‌کند.