معنی فارسی convoluta

B2

گونه‌ای از موجودات زنده که ساختاری پیچیده دارد.

A type of organism known for its complex form or structure.

example
معنی(example):

پیچیدگی پیچیده‌ای که کونولوتا دارد، معروف است.

مثال:

The convoluta is known for its complex structure.

معنی(example):

دانشمندان برای بررسی سازگاری‌های منحصر به فرد کونولوتا آن را مطالعه کردند.

مثال:

Scientists studied the convoluta for its unique adaptations.

معنی فارسی کلمه convoluta

: معنی convoluta به فارسی

گونه‌ای از موجودات زنده که ساختاری پیچیده دارد.