معنی فارسی convoyed

B1

همراهی شده، به معنای سفر یا انتقال افرادی یا موادی به طور همزمان با حفاظت است.

To accompany or escort someone or something for protection during travel.

verb
معنی(verb):

To escort a group of vehicles, and provide protection.

مثال:

A frigate convoys a merchantman.

example
معنی(example):

محصولات تحت محافظت نظامی به مقصد خود منتقل شد.

مثال:

The cargo was convoyed to its destination under military escort.

معنی(example):

او دوستش را برای امنیت به فرودگاه همراهی کرد.

مثال:

She convoyed her friend to the airport for safety.

معنی فارسی کلمه convoyed

: معنی convoyed به فارسی

همراهی شده، به معنای سفر یا انتقال افرادی یا موادی به طور همزمان با حفاظت است.