معنی فارسی convulsants
B1محرکهای تشنجی، داروهایی که باعث ایجاد تشنج یا انقباضات غیرقابل کنترل میشوند.
Substances that induce convulsions or seizures.
- noun
noun
معنی(noun):
Anything, such as a drug, that causes convulsions
example
معنی(example):
پزشکان بعضی اوقات از محرکهای تشنجی برای مطالعه فعالیت مغز استفاده میکنند.
مثال:
Doctors sometimes use convulsants to study brain activity.
معنی(example):
محرکهای تشنجی میتوانند در تشخیص برخی اختلالات عصبی کمک کنند.
مثال:
Convulsants can help in diagnosing certain neurological disorders.
معنی فارسی کلمه convulsants
:
محرکهای تشنجی، داروهایی که باعث ایجاد تشنج یا انقباضات غیرقابل کنترل میشوند.