معنی فارسی cooboo

B1

کوبو، اصطلاحی که ممکن است به یک اسباب‌بازی یا شی خاص اشاره کند.

A term that could refer to a toy or specific item.

example
معنی(example):

کودکان با اسباب بازی‌های کوبو خود بازی کردند.

مثال:

The children played with their cooboo toys.

معنی(example):

او یک کوبو به عنوان هدیه برای دوستش خرید.

مثال:

He bought a cooboo as a gift for his friend.

معنی فارسی کلمه cooboo

: معنی cooboo به فارسی

کوبو، اصطلاحی که ممکن است به یک اسباب‌بازی یا شی خاص اشاره کند.