معنی فارسی coodle
A2بغل کردن یا در آغوش گرفتن، مخصوصاً برای ابراز محبت.
To cuddle or hug affectionately.
- VERB
example
معنی(example):
کودک دوست دارد حیوانات عروسکیاش را بغل کند.
مثال:
The child loves to coodle her stuffed animals.
معنی(example):
او هر عصر گربه خانگیاش را بغل میکرد.
مثال:
He would coodle his pet cat every evening.
معنی فارسی کلمه coodle
:
بغل کردن یا در آغوش گرفتن، مخصوصاً برای ابراز محبت.