معنی فارسی cooktop
A2صفحهپخت، سطحی برای پختوپز که معمولا شامل چند شعله یا منطقه گرمایشی است و میتواند برقی یا گازی باشد.
A cooking appliance consisting of a flat surface with heating elements for preparing food.
- noun
noun
معنی(noun):
An assembly of burners for cooking, designed to fit onto a surface such as the top of a table
example
معنی(example):
من یک صفحهپخت برقی جدید برای آشپزخانهام خریدم.
مثال:
I bought a new electric cooktop for my kitchen.
معنی(example):
صفحهپخت چهار شعله و طراحی زیبایی دارد.
مثال:
The cooktop has four burners and a sleek design.
معنی فارسی کلمه cooktop
:
صفحهپخت، سطحی برای پختوپز که معمولا شامل چند شعله یا منطقه گرمایشی است و میتواند برقی یا گازی باشد.