معنی فارسی coombes

B1

محل‌های کمرشیب و عمیق در تپه‌ها یا کوه‌ها که معمولاً با پوشش گیاهی پوشیده شده‌اند.

A small valley or hollow, often found in hilly or mountainous regions.

noun
معنی(noun):

A valley, often wooded and often with no river

معنی(noun):

A cirque.

example
معنی(example):

کومب‌ها معمولاً در مناطق تپه‌ای پیدا می‌شوند.

مثال:

Coombes are often found in hilly areas.

معنی(example):

منظر طبیعی با کومب‌های زیبا نقطه‌چینی شده بود.

مثال:

The landscape was dotted with beautiful coombes.

معنی فارسی کلمه coombes

: معنی coombes به فارسی

محل‌های کمرشیب و عمیق در تپه‌ها یا کوه‌ها که معمولاً با پوشش گیاهی پوشیده شده‌اند.