معنی فارسی coombs

B1

یک واژه مشابه با کومب که به محل‌های کم‌عمق و پوشیده از گیاه اشاره دارد.

Another term for valleys or hollows, often indicating a diverse ecosystem.

noun
معنی(noun):

A valley, often wooded and often with no river

معنی(noun):

A cirque.

معنی(noun):

An old English measure of corn (e.g., wheat), equal to half a quarter or 4 bushels.

example
معنی(example):

کومب‌ها معمولاً خانه انواع حیات وحش هستند.

مثال:

Coombs are typically home to various wildlife.

معنی(example):

ما در حین پیاده‌روی‌امان در کومب‌ها بسیاری از حیوانات را مشاهده کردیم.

مثال:

We observed many animals in the coombs during our hike.

معنی فارسی کلمه coombs

: معنی coombs به فارسی

یک واژه مشابه با کومب که به محل‌های کم‌عمق و پوشیده از گیاه اشاره دارد.