معنی فارسی copestone

B2

سنگی که در بالاترین نقطهٔ یک قوس قرار می‌گیرد و فشار را به پایه‌ها منتقل می‌کند.

A stone placed at the top of an arch to hold the structure together.

noun
معنی(noun):

Capstone

example
معنی(example):

سنگ تاج قوس به دقت قرار داده شد.

مثال:

The copestone of the arch was carefully placed.

معنی(example):

سنگ تاج معمولاً در ساخت پل‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

A copestone is often used in the construction of bridges.

معنی فارسی کلمه copestone

: معنی copestone به فارسی

سنگی که در بالاترین نقطهٔ یک قوس قرار می‌گیرد و فشار را به پایه‌ها منتقل می‌کند.