معنی فارسی copper-plate
B2صفحهای ساخته شده از مس که در هنرهای گرافیک و چاپ استفاده میشود.
A flat piece of copper used for engraving or printing.
- NOUN
example
معنی(example):
او تصویر را با احتیاط روی صفحه مسی حک کرد.
مثال:
He engraved the image on a copper-plate carefully.
معنی(example):
موزه انواع مختلفی از آثار هنری صفحه مسی را به نمایش گذاشت.
مثال:
The museum displayed various types of copper-plate artworks.
معنی فارسی کلمه copper-plate
:
صفحهای ساخته شده از مس که در هنرهای گرافیک و چاپ استفاده میشود.