معنی فارسی copperplates
B2صفحات نازک و مسی که برای چاپ در هنر گرافیک استفاده می‌شوند.
Thin sheets of copper used in the process of engraving and printing artworks.
- noun
noun
معنی(noun):
A copper plate, either etched or engraved, to make a recessed pattern.
معنی(noun):
A print made from such a plate.
معنی(noun):
A style of handwriting based on that used on such prints; English round hand.
example
معنی(example):
هنرمند از صفحات مسی برای ایجاد چاپ‌های زیبا استفاده کرد.
مثال:
The artist used copperplates to create beautiful prints.
معنی(example):
کتاب‌های قدیمی معمولاً تصاویری داشتند که از صفحات مسی ساخته شده بودند.
مثال:
Old books often featured illustrations made from copperplates.
معنی فارسی کلمه copperplates
:
صفحات نازک و مسی که برای چاپ در هنر گرافیک استفاده می‌شوند.
