معنی فارسی coquettishly

B1

به معنای رفتار یا حرکتی که به صورت بازیگوشانه و جذاب انجام می‌شود.

In a flirtatious manner; behaving in a playful and teasing way.

example
معنی(example):

او به طرز بازیگوشانه‌ای به او در آن سوی اتاق لبخند زد.

مثال:

She smiled coquettishly at him across the room.

معنی(example):

او او را در حال صحبت کردن بازیگوشانه با دوستانش تماشا کرد.

مثال:

He observed her as she talked coquettishly to her friends.

معنی فارسی کلمه coquettishly

: معنی coquettishly به فارسی

به معنای رفتار یا حرکتی که به صورت بازیگوشانه و جذاب انجام می‌شود.