معنی فارسی corbed

B1

کورد شده، به معنای حالت یا شکلی خاص است که برای نگهداری یا حمایت از چیزی طراحی شده است.

To be shaped or constructed into a form that supports or holds something.

example
معنی(example):

سبد برای نگه‌داشتن گل‌ها به‌طور ایمن، کورد شده بود.

مثال:

The basket was corbed to hold the flowers securely.

معنی(example):

در هنر، اشیاء می‌توانند به‌طور کورد شده برای ایجاد اشکال منحصر به فرد استفاده شوند.

مثال:

In art, objects can be corbed to create unique shapes.

معنی فارسی کلمه corbed

: معنی corbed به فارسی

کورد شده، به معنای حالت یا شکلی خاص است که برای نگهداری یا حمایت از چیزی طراحی شده است.