معنی فارسی corbiculum
B2کوربیکولوم، بخشی از آناتومی زنبور که به جمعآوری گرده کمک میکند.
A part of bee anatomy responsible for collecting pollen.
- NOUN
example
معنی(example):
کوربیکولوم نقش مهمی در آناتومی زنبور دارد.
مثال:
The corbiculum plays a crucial role in the bee's anatomy.
معنی(example):
محققان در هنگام مطالعه رفتار زنبورها بر روی کوربیکولوم تمرکز کردند.
مثال:
The researchers focused on the corbiculum when studying bee behavior.
معنی فارسی کلمه corbiculum
:
کوربیکولوم، بخشی از آناتومی زنبور که به جمعآوری گرده کمک میکند.