معنی فارسی corbinas

B1

نوعی ماهی که در آب‌های گرم زندگی می‌کند و برای صید مورد توجه است.

A type of fish commonly found in warm coastal waters.

example
معنی(example):

او در هفته گذشته چندین کوربینا هنگام ماهیگیری گرفت.

مثال:

She caught several corbinas while fishing last weekend.

معنی(example):

کوربیناها معمولاً در آب‌های گرم سواحل یافت می‌شوند.

مثال:

Corbinas are often found in warm coastal waters.

معنی فارسی کلمه corbinas

: معنی corbinas به فارسی

نوعی ماهی که در آب‌های گرم زندگی می‌کند و برای صید مورد توجه است.